Share on facebook
Share on google
Share on twitter
Share on linkedin

سلسله جلسات دهه اول محرم سال ۱۴۴۲ با موضوع مقام اصحاب سیدالشهدا (ع)؛ جلسه اول

بسمه تعالی

پنج‌شنبه

شب اوّل محرم الحرام ۱۴۴۲

۱۳۹۹/۵/۳۰

مقام اصحاب سیدالشهدا علیه السلام

 

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم

بسم الله الرحمن الرحیم

الحَمد للهُ الذی هدانا سُبُلَ السلام و نَهانا عن التِّباع خُطُواتِ الشیطان، والصلاهُ و السلامُ علی اَفضلِ مَن دَعا الی سبیلِ ربِّه بالحکمهِ و الموعظهِ الحسنه، سیدنا و نبینا ابی القاسم المصطفی محمد صلی اله علیه و علی اهل بیته، الطیبین الطاهرین المعصومین المکرمین، واللَعنُ الدائم علی اعدائهم اجمعین مِن الآن الی قیام یوم الدین.

یا بقیه الله، آجرک الله فی مصیبهِ جدِّکَ الحسین صلوات الله و سلامه علیه.

امسال طبق سنوات گذشته، محور بحث ما “مقام اصحاب” است. سیری در حالات و کمالات و کلمات و مقامات اصحاب باوفای سید و سالار شهیدان، حضرت حسین بن علی علیه السلام است.

نکاتی برای استفاده بهتر از ایام عزاداری سید الشهداء علیه السلام

قبل از اینکه وارد بحث شویم، لازم است چند نکته را خدمت عزیزان تذکر بدهم تا ان شاءالله در این ایام خصوصا این دهه اول، بتوانیم بهتر بهره‌برداری کنیم.

یک نکته این است که: برنامه هر روزتان باشد که برای حفظ از این بلایای طبیعی، زمینی و آسمانی، با همین انگشت سبابه‌تان روی بدنتان بنویسید، یا علی! و قصدتان این باشد که خودتان را در پناه امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه قرار بدهید و آن حضرت، قطعا مراقبت می‌کند، محافظت می‌کند، کلید عالم در دست این بزرگواران است.

نکته دیگر اینکه: در هر شام و هر صبحی این دعا را خودتان، خانواده‌تان و بچه‌هایتان و همه بخوانید. من این دعا را عرض می‌کنم و همین جا که الآن نشستید می‌توانید این دعا را بخوانید: اللهُّمَّ اجعلنی فی دِرعِک الحصینهَ التی تَجعَلُ فیها مَن تُرید[۱].

نکته سوم این است که: برای بهره‌مندی بیشتر از این ماه عزای حسینی که فتوحات معنوی باید نصیب انسان بشود، اموات خودتان، پدران، مادران، پدربزرگ‌ها، مادربزرگ‌ها و اجداد خودتان ، امام بزرگوارمان، مراجع، شهدا، علماء، همه را در ثواب این زیارات و عزاداری‌هایتان و اشک‌هایتان شریک کنید. مرحوم علامه طباطبایی رضوان الله تعالی علیه می‌فرمودند که خوشحالی اموات در عالم برزخ باعث می‌شود که آنها دست به دعا بردارند و خوشحالی‌های معنوی در عالم دنیا برای انسان رخ بدهد. پس همین الآن که نشستید، نیت کنید و اموات خود را شریک کنید.

نکته بعدی این که: در این دهه خیلی سفارش شده که در مجالس عزا شرکت کنید. حالا با این محدودیت‌هایی هم که وجود دارد، در محیط کارتان، در خانه‌تان، موقع پخت غذا، خوردن غذا، در هر شرایطی به یاد حسین بن علی صلوات الله و سلامه علیه باشید و مکرر بگویید: صلی الله علیک یا اباعبدالله. این کلام، لقلقه زبانتان باشد، این اتصال معنوی و اتصال روحی، آثار شگرفی نصیب انسان می‌کند.

نکته دیگر این که: امسال با توجه به این شرایط، محدودیت پخت غذا و توزیع غذا و چایی و قند و اینها پیش آمده است. در سال‌های گذشته افرادی بانی این گونه مسائل بوده‌اند، حالا که الآن بسترش فراهم نیست، همان مبالغی که سال‌های گذشته در عزای سیدالشهداء ع هزینه می‌کردید، به یک شکل دیگر، آن مبالغ را از زندگی خودتان خارج کنید، کارهایی دیگر مانند کمک مومنانه، البته با رعایت آن مسائل شرعی، که اگر صیغه نذری خوانده شده یا نشده.

این کار واجب نیست اما آثار بسیار خوبی دارد. من این نکته را از استاد بسیار بزرگوارمان، مرحوم آیه الله پهلوانی خدمتتان عرض کنم که می‌فرمودند: اگر یک دستوری به شما دادند که روزی یک صفحه قرآن بخوانید و اگر مثلا یک روز موفق نشدید، فردا دو برابر بخوانید. اگر این کار را نکنید، شیطان بر شما سوار خواهد شد. برای اینکه شیطان تودهانی بخورد، سوار بر انسان نشود، انسان، خودش نفس را راهبری کند، لازم است با این وسوسه‌ها مقابله کند. این وسوسه‌هایی که برای انسان پیش می‌آید، مثلا اینکه بگوید، حالا امسال که کروناست و ندهیم، انسان باید در مقابل این وسوسه، آن هزینه‌ها را بکند و سوار بر شیطان و جنود جنِّی و انسی او بشود.

نکته دیگر، من تقاضا دارم از همه برادران و خواهران، به لطف الهی این بستر فراهم شده و این امکاناتی که الان اینجا هست، درصد کمی از هیئات مذهبی در تهران، به این امکانات دسترسی پیدا کردند و خیلی ها از دیروز جلساتشان را تعطیل کردند، حالا که این بستر فراهم است، ما سپاسگزاری کنیم. دو تا توصیه کردند، یکی اینکه ماسک بر دهان انسان باشد و یکی هم حفظ کردن فاصله‌ها و ان شاءالله با آن دعایی که اول خواندید و در پناه امیرالمومنین ع، نه شما و نه دیگران هیچ آسیبی ان شاءالله نخواهید دید و بعد از محرم هم ان شاءالله همه ما سربلند خواهیم بود و دیگر آمار نمی‌دهند که به خاطر محرم چه اتفاقات جدیدی رخ داده است. می‌گویند کاهش پیدا کرده است ان شاءالله و به برکت این عزاداری‌ها، ان شاءالله این ویروس هم بساطش از روی این کره خاکی جمع خواهد شد.

حبیب بن مظاهر، یکتا‌ و سرحلقه اصحاب سید الشهداء

اما محور بحث ما مقام اصحاب بود. بعضی از این شخصیت‌های بزرگوار را در سال‌های قبل عرض کردیم، کمالاتشان و کلماتشان مورد بحث قرار گرفت. امشب می‌خواهیم به یکی از چهره‌های درخشان عاشورا، جناب حبیب بن مظاهر بپردازیم. نمی‌دانم بحث ما چه مقدار طول بکشد، ممکن است کل این دهه ما مربوط به شخصیت حبیب بن مظاهر بشود، یا نهایتا یکی دو نفر دیگر از اصحاب، چون خیلی بحث دارد. حبیب یک انسان معمولی نبوده، لذا من بحثش را بعدا عرض خواهم کرد که توسل به حبیب بن مظاهر در کشف اسرار و رموز و فتوحات معنوی چه مقدار موثر است. این را در ضمن مباحثمان عرض می‌کنیم و امشب هم متوسل می‌شویم به این صحابی بزرگوار سیدالشهداء که ان شاءالله دستگیری خواهد کرد.

در رابطه با حبیب بن مظاهر در کتب تاریخی تعبیر این است: «و کان حبیبُ بن مظاهر مِن أفذاذ اصحابِ الحسین و من اکثرهم اخلاصًا و ولائًا له». أفذاذ، یعنی یکتا. می‌گویند حبیب بن مظاهر در بین اصحاب امام حسین ع یکتا بوده است، البته مراد از یکتایی حبیب بن مظاهر در بین اصحاب امام حسین ع، در بین اصحاب غیر هاشمی است و نه اصحاب هاشمی. چون اصحاب هاشمی شخصیت‌هایی مثل قمر بنی هاشم  و علی اکبر سلام الله علیهما هستند. این «مِن أفذاذ اصحاب الحسین» یعنی اصحاب غیر هاشمی. در بین اینها یکتا بوده؛ یعنی سرحلقه بوده است. ” من اکثرهم اخلاصًا و ولائًا له “از بین اصحاب امام حسین ع (اصحاب غیر هاشمی) آن کسی که اخلاصش از همه بیشتر بوده، جناب حبیب بن مظاهر است و آن کسی که مقرب‌تر در پیشگاه حسین بن علی ع بوده، جناب حبیب بن مظاهر است.

خب اینجا همین یک تعبیر، که تقریبا یک سطر است، ما را به یک حقایقی توجه می‌دهد.

 اولین توجه این که حبیب بن مظاهر، نه فقط در حلقه اصحاب حسین بن علی ع بوده، بلکه بالاتر و «من أفذاذ» بوده؛ یعنی سرحلقه اصحاب بوده است. این سرحلقه اصحاب بودن، سرحلقه بندگان باکمال حضرت حق بودن، این هم توصیه قرآن است و هم از بعضی از ادعیه مثل دعای شریف کمیل، این حقیقت استفاده می‌شود. یعنی به ما توصیه کردند فقط در هر حلقه خوبان نباشید، [بلکه] تلاش کنید سرحلقه خوبان باشد، سرحلقه!

تفاوت سرعت و سبقت در سیر الی الله از نگاه قرآن کریم و ادعیه

در قرآن مجید در آیاتی به این حقیقت، توصیه شده است. در یک جا می‌فرماید که: وَ سارِعُوا إِلى‏ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُهَا السَّماواتُ وَ الْأَرْضُ أُعِدَّتْ لِلْمُتَّقین [۲]. سرعت بگیرید، شتاب بگیرید به سوی مغفرت الهی و بهشتی که عرض این بهشت به پهنای آسمان و زمین است -دیگر سخن از طولش نیست و عرضش را قرآن بیان می‌کند- که این بهشت هم برای انسان‌های باتقواست. برای مغفرت و برای دستیابی به این بهشت سرعت بگیرید و شتاب داشته باشید. این سرعت گرفتن و شتاب داشتن، معنایش سرحلقه بودن نیست. این یعنی تلاش کنید و کوشش و مجاهده کنید تا به کمالاتی راه پیدا کنید. این سرعت در حرکت است، سرعت در سیر کردن است.

اما در ۳ آیه دیگر قرآن، مطلب بالاتر می‌رود. سخن از «سارعوا» نیست بلکه سخن از «سابقوا» است. در یک جا می فرماید: فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ أَیْنَ ما تَکُونُوا[۳]، هر جا که هستید، از دیگران سبقت بگیرید به سوی خیرات، بحث مسابقه مطرح است، بحث سبقت گرفتن است. در یک جای دیگر می فرماید که: فَاسْتَبِقُوا الْخَیْراتِ[۴]‏. در خیرات، سبقت بگیرید بر دیگران. در یک جای دیگر می‌فرماید که: سابِقُوا إِلى‏ مَغْفِرَهٍ مِنْ رَبِّکُمْ وَ جَنَّهٍ عَرْضُها کَعَرْضِ السَّماءِ وَ الْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذینَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَ رُسُلِهِ[۵]. آنجا «سارعوا» بود و این جا «سابقوا». برای مغفرت الهی برای دستیابی به بهشتی که عرض آن به پهنای آسمان و زمین است، سبقت بگیرید از دیگران.

بیان علامه طباطبایی در تفاوت «سارعوا» و «سابقوا»

مرحوم علامه طباطبایی رضوان اله تعالی علیه -که حقیقتا مفسِّر بی بَدلیلی است- می‌فرماید که: بین «سارعوا» و «سابقوا» فرق وجود دارد. «سارعوا» یعنی سرعت در سیر داشته باشید، این حرکتی که دارید، سرعتش را بیشتر کنید. اما«سابقوا» همین معنای سرعت در سیر را می‌رساند با یه تکلیف زائدی؛ چون هم «سارعوا» و هم «سابقوا»، امر و تکلیف است، یعنی مکلَّفی سرعت بگیری و مکلَّفی سبقت بگیری.

این بزرگوار می‌فرماید که در «سابقوا» یک تکلیف زائدی است، آن تکلیف زائد چیست؟ می‌فرماید‌: در «سارعوا» یعنی شتاب بگیرید، سرعت بگیرید، اما این سرعت و شتاب چه مقدار باشد؟ چه مقدار ما سرعت بگیریم؟ سرعت سیر انسان به سوی کمال چه مقدار باشد؟ این را دیگر «سارعوا» بیان نکرده و این را «سابقوا» بیان می‌کند. سرعت سیر شما برای رسیدن به مغفرت الهی و کمالات روحی و معنوی باید این گونه باشد که از دیگران جلو بیفتید. جلو افتادن از دیگران یعنی سرحلقه شدن. حبیب  بن مظاهر کسی است که در بین اصحاب سیدالشهدا، جلوتر از همه افتاد، تا جایی که امروز در کتابهای تاریخی تعبیر می کنند «مِن أفذاذ اصحاب الحسین». این یک درس است برای همه ما. این در قرآن.

دعای زبانی و دعای استعدادی

همین حقیقت در دعای شریف کمیل هم بیان شده است. در دعای شریف کمیل، من این تذکر را بارها عرض کردم، برادران، خواهران! وقتی انسان دعا می خواند یا به دیگری می‌گوید شما برای من از خدا این خیر را درخواست کن یا می‌گوید التماس دعا دارم، دعا دو گونه است: یک وقت هست که انسان با زبان سَرِ خودش دعا می‌کند اما یک وقت هست که با استعداد خودش دعا می‌کند؛ یعنی با زبان استعداد. زبان استعداد یعنی ایجاد قابلیت. یعنی یک قابلیتی در خودش ایجاد می‌کند، یک ظرفی متناسب با آن خواسته ایجاد می‌کند که فیض ربوبی را بتواند جذب کند.

لذا اگر ما به کسی می‌گوییم که برایم دعا کن یا خودمان دعا می‌خوانیم، باید تلاش کنیم به چیزهایی که می‌خواهیم، آراسته شویم. فقط خواسته زبانی نباشد، مقدمه جذب این کمالات را هم باید فراهم کنیم. استاد بزرگوارمان، حضرت آقای پهلوانی می‌فرماید: کتاب دعا را دو جور بخوانید، یکبار دعا را بخوانید مثل دعای کمیلی که می‌خوانید، یکبار هم این دعای کمیل را “مطالعه” کنید. ببینید چه اسرار و معارفی درون این دعا نهفته است.

در این دعای کمیل ، این حقیقت مطرح شده است. خب این دعای کمیل، دعای حضرت خضر ع هست. حضرت خضر ع این دعا را برای امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه می‌آوردند، اصل دعا، دعای حضرت خضر ع است. در این دعا که امیرالمومنین ع این خواسته‌ها را در شب نیمه شعبان، در سجده خواندند و اینها را از خدا تقاضا کردند، در یک بخش دعا همین بحث محوریت، همین بحث در نقطه اوج بودن، اینها درخواست شده، که عرض می کنیم خدایا من را اینگونه قرار بده: وَ اجْعَلْنِی مِنْ‏ أَحْسَنِ‏ عَبِیدِکَ‏ نَصِیباً عِنْدَک‏[۶]. تو بنده های زیادی داری، اینها همه از تو بهره می‌برند اما من را از کسانی قرار بده که بیشتر از همه بهره می‌برم. ” مِنْ‏ أَحْسَنِ‏ عَبِیدِکَ‏ نَصِیباً عِنْدَک ” بهترین بهره‌ها را من ببرم. وَ أَقْرَبِهِمْ مَنْزِلَهً مِنْک‏[۷]: خدایا تو بندگانی که به تو نزدیک باشند، مقرب در پیشگاه تو باشند، زیاد داری، اما من قرب به تو را نمی‌خواهم، بلکه من اقربیت را می‌خواهم، می‌خواهم از همه به تو نزدیکتر باشم و این می‌شود سرحلقه بودن. وَ أَخَصِّهِمْ زُلْفَهً لَدَیْک[۸]‏: خدایا بندگانت پیش تو منزلت‌هایی دارند اما من آن منزلت خصوصی، خصوصی‌ترین منزلت در پیشگاه تو را طلب می‌کنم. اینها که نباید فقط درخواست باشد، بلکه زندگی ما، کار ما، بازار ما، تحصیل ما، حوزه ما، دانشگاه ما، باید متناسب با این فرازها باشد.

در این فراز دعای کمیل، هم احسن بودن مطرح شده، هم اقرب بودن مطرح شده، هم اخص بودن. جناب حبیب بن مظاهر در نزد سیدالشهداء ع و خانواده رسالت، هم احسن بود، هم اقرب بود و هم اخص. لذا در کتب تاریخ آمده -حالا این را اگر عمری باقی باشد، در شبهای آینده بحث خواهیم کرد- که حبیب بن مظاهر از اصحاب سِرّ امیرالمومنین بوده است، از اصحاب سِرّ! حتی بعضی از اهل معرفت گفته‌اند: کمیل بن زیاد را اگر نتوانیم در درجه اول اصحاب سِرّ قرار بدهیم، در درجه دوم از اصحاب سِرّ امیرالمومنین ع هست، اما حبیب از اصحاب درجه یک امیرالمومنین ع است.

مسابقه برای آخرت، توصیه اولیا الهی

این یک درسی است برای همه ما. هیچ پیغمبر و هیچ وصی پیغمبری و هیچ ولی خدایی و هیچ استاد طریقی ما را به مسابقه در مال و ثروت و جاه و مقام و اسم و رسم و اینها دعوت نکرده است، بلکه همه گفته‌اند، پرهیز کنید. این دنیا را با دید طریقیت نگاه کنید. اما وقتی بحث کمالات معنوی مطرح است، بحث مغفرت الهی مطرح است، بحث بهشت موعود مطرح است، بحث جنه ذات مطرح است، بحث لقاء الهی مطرح است، بحث وصال حضرت حق مطرح است؛ اینجا می‌گویند نه فقط سرعت بگیرید بلکه «سابقوا» یعنی سبقت بگیرید، چون با ابد انسان سر و کار دارد.

در بیانی از وجود مقدس امیرالمومنین صلوات الله و سلامه علیه به این حقیقت تصریح شده است. خوب دقت کنید عزیزان، ما باید سبک زندگی‌مان، برنامه زندگی‌مان عوض بشود. اینها باید بر اساس منطق کتاب و سنت برنامه ریزی شود. حضرت می فرماید که: إِنَ‏ السُّعَدَاءَ بِالدُّنْیَا غَدا[۹]. نمی‌فرماید از دنیا استفاده نکن –این را کسی می‌گوید که حبیب بن مظاهر را تربیت کرده، پرورش داده و حبیب این‌ها را گوش کرده و عمل کرده و به این کمالات رسیده و امروز این دستورات در اختیار من و شماست- إِنَ‏ السُّعَدَاءَ بِالدُّنْیَا غَدا هُمُ الْهَارِبُونَ مِنْهَا الْیَوْم‏[۱۰]. [در] این دنیای فریب دهنده، دنیای گول زننده، آن کسانی فردای قیامت جزء سعداء خواهند بود که امروز در این دنیا، از این دنیا فرار می‌کنند. نه اینکه غار نشین می‌شوند، بلکه تعلق به این دنیا پیدا نمی‌کنند. از مقام، از مال، از ثروت، از خودشیفتگی، از منیّت، اینها تلاش می‌کنند فاصله بگیرند، خودشان را دور کنند تا جان اینها فقط حرم حضرت جانان باشد و بس. این یک نکته.

گوهر اخلاص؛ دلیل یکتایی حبیب بن مظاهر

نکته دوم در رابطه با حبیب بن مظاهر این که، تعبیر این بود «و کان حبیبُ بن مظاهر مِن افذاذ اصحابِ الحسین و من اکثرهم اخلاصًا و وَلائًا له». خب در این تعبیر «من اکثرهم اخلاصًا» ببینید، تعبیر به اکثر است. در بین اصحاب امام حسین ع آن کسی که اخلاصش از همه بیشتر بود، حبیب بن مظاهر است.

اخلاص، کیمیاست. اخلاص، گوهر است. اخلاص چیزی است که هر عملی، در هر پایه‌ای، به مقداری که بهره‌ای از اخلاص دارد، در پیشگاه الهی پذیرفته می‌شود. خودِ اخلاص هم مراتبی دارد. حالا در آینده عرض خواهیم کرد، با توجه به کلماتی که در رابطه با حبیب هست و حالاتی که داشته، سیدالشهداء چه تأثر شدیدی در شهادت حبیب پیدا می‌کند و همین طور از اصحاب سِرّ امیرالمومنین بودن، استفاده می‌شود که این اخلاص، اخلاص عادی نبوده است، این اخلاص در مراتب عالیه بوده است.

یک کسی اعمال را انجام می‌دهد به شوق بهشت، او اخلاص دارد، یا از ترس جهنم، او هم اخلاص دارد، اما این‌ها کجا و آن کسانی که نه توجهی به بهشت دارند و نه به جهنم. مانند سخن امیرالمومنین ع:  إِلَهِی مَا عَبَدْتُکَ‏ خَوْفاً مِنْ عِقَابِکَ وَ لَا طَمَعاً فِی ثَوَابِکَ وَ لَکِنْ وَجَدْتُکَ أَهْلًا لِلْعِبَادَهِ فَعَبَدْتُکَ[۱۱]. خدا را، چون خداست عبادت می کنند، فقر ذاتی خودشان را ظهور می‌دهند. این‌ها کجا و بقیه کجا.

جناب حبیب بن مظاهر در مسئله اخلاص مصداق این بیت جناب خواجه حافظ است که:

در ضمیر ما نمی‌گنجد بغیر دوست، کَس          هر دوعالم را، به دشمن دِه که ما را دوست، بَس

آن‌ها فقط دنبال دوست بودند، دنبال حضرت جانان بودند، دنبال معشوق حقیقی بودند؛ پس اعمال حبیب بن مظاهر، عبادات حبیب بن مظاهر، از گوهر اخلاص برخوردار بوده، آن هم نه در یک مرتبه ضعیف، در بالاترین مرتبه اخلاص. این هم مطلب دوم.

باقی مطلب را هم فردا شب عرض خواهم کرد. حالا همینجا که نشسته‌ایم دلها را متوجه کنیم به حرم سیدالشهداء و سه مرتبه عرض کنیم: صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله صلی الله علیک یا اباعبدالله.

[۱]– کتاب کافی (چاپ دارالاسلامیه) / جلد ۲ / صفحه ۵۳۴ / روایت ۳۷

[۲]– سوره آل عمران / آیه ۳۳

[۳]– سوره البقره / آیه ۱۴۸

[۴]– سوره المائده / آیه ۴۸

[۵]– سوره الحدید / آیه ۲۱

[۶]– دعای کمیل

[۷]– همان

[۸]– همان

[۹]– نهج البلاغه (صبحی صالح) / خطبه ۲۲۳

[۱۰]– همان

[۱۱]– کتاب بحارالانوار(چاپ بیروت) / جلد ۴۱ / صفحه ۱۴

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.
شما برای ادامه باید با شرایط موافقت کنید

فهرست